همیشه که نباید معلم تدریس کنه !
زنگ فارسی امروز و تدریس درس 7 رو برعهده ی خود دانش اموزان گذاشتم !
از روز قبل گفته بودم که برای تدریس اماده باشن . چقدر داوطلب زیاد داشتیم :)
با قرعه کشی معلم کلاس رو مشخص کردیم و با نشستن من در جای اون دانش اموز جو شادی تو کلاس حاکم شد !!
دانش اموزانم حرف های ناگفته شون رو به من گفتن !چون اینجوری صمیمت بیشتری باهم داشتیم .
سنا خانم که معلم کلاس شده بود به خوبی کلاس رو اداره کرد . تذکرهای بجایی می داد و سوالات خوبی می پرسید ،
ضمن اینکه تدریسش حرف نداشت :)
برای مشارکت بقیه دانش اموزان هم اونا رو یکی یکی پای تخته صدا می زد و ازشون توضیح می خواست !
پ ن 1 :بچه ها داشتن درس رو بند به بند روخوانی می کردن . نوبت به من ک رسید خانم معلم گفت : فاطمهههه !! تو بخون!!
ی لحظه حس کردم واقعا دانش اموزم ! چاره چی بود منم روخوانی کردم اونم با غلط ! تا غلط هامو خانم معلم تصحیح کنه :)
پ ن 2 : مورد بعدی این بود که بغل دستیم به معلم کوچیک کلاسمون گفت : خانووم اجازه فاطمه قربانی گوشی اورده سرکلاس !
فقط برا گرفتن چند عکس دستم بودااا ،مثلا می خوام فعالیت های اونا منتشر بشه !! خلاصه معلم اومد و گوشیمو گرفت !!
پ ن 3:کلاس امروز خیلییییی دلنشین و جذاب بود . خیلی چیزا از دانش اموزانم یاد گرفتم :)
پ ن 4 : این روش به شدت مورد پسند بچه ها قرار گرفت :)قرار شد تدریس این چنینی زیاد داشته باشیم .
تصاویر کلاس درسمون :)
من در نیکمت دانش اموزانم !!

