حسی عجیب
فردا سوم مهر ۱۳۹۵.
اولین روز حضورم در مدرسه ب عنوان یک معلم
استرسی ناخواسته کل وجودمو گرفته .
خدایا خودت کمکم کن تا بتونم معلم خوبی برا دانش آموزانم باشم .
چقد ناآرامم آن هم از شوق .
پی در پی دانش اموزانم رو در ذهنم مجسم می کنم .یعنی چن تا نوگل تو کلاسم هس؟ اسماشون چیه؟ اصلا پایه چندم هستن ؟ قراره روز اول چی بهشون بگم ؟ استادامون گفتن روز اول جدی باشین ،اگه جدی باشم نکنه دلشون از من بشکنه ؟ اگه مهربونتر باشم نکنه درس رو جدی نگیرن ؟ روز اول تدریس کنم ؟
خدایا چقد سوال تو ذهنم دارم ...
خدایا میگن معلما تو سرنوشت دانش اموزان دخیلن .از روی کفر ن .از رو اینکه میتونن مسیر زندگی و بینش ی دانش اموز رو عوض کنن و روش تاثیر بذارن .خودت یاری ام کن تا مانع پیشرفت هیچ دانش اموزی نشم و بتونم از همین اول کاری وظیفه ی خطیری ک بر عهده دارم رو ب خوبی انجام بدم .
شوق و ذوق اینکه بتونم حتی در مسیر پیشرفت یکی از این فرشته ها سهیم باشم بسی دلخوشم می کنه .
خدایا خودت توان و نیرویی دوچندان بهم عطا کن .
خدایا منو شرمنده ی خودت و اساتید و دانش اموزانم و اولیاشون نکن .
الهی آمین
فاطمه#آموزگار#حس مبهم